✍🏻 علی قنبری بیدگلی

آیةالل‍ه بهجت فرموده‌اند: «[شیخ انصاری] در مرض وفاتش – که گویا به مرض استسقاء مبتلا بود – می‌خواستند ایشان را رو به قبله کنند، ولی ایشان روی خود را از قبله برمی‌گرداند. از علّت آن پرسیدند؛ فرمود: وظیفهٔ شما این است که مرا رو به قبله کنید و وظیفهٔ من این است که رو از قبله بگردانم!». (در محضر بهجت، ج۲، ص۳۳۸)‌

ظاهراً مرحوم شیخ انصاری به مرض اسهال از دنیا رفته است، و هو الأنسب لما حُکی عنه عند الاحتضار، کما لا یخفی.

در کتاب زندگانی و شخصیّت شیخ انصاری – تألیف نوادهٔ دختری شیخ انصاری – آمده است:

«شیخ، شب هیجدهم جمادی الثّانیة به سال ۱۲۸۱ در نجف اشرف بمرض اسهال دار فانی را وداع گفت ... معروف است که در حال احتضار، هرچه او را به طرف قبله می‌خواباندند ...». (همان، ص۱۶۹، از چاپِ مجمع الفکر)

مرحوم شیخ عبدالل‍ه مامقانی هم می‌نویسد:

«برگشتن از قبله به جهت اسهال واجب است، و لذا حضرت آیةالل‍ه انصاری – قدّس سرّه – را در حال احتضار برمی‌گرداندند به قبله، و او خود را از قبله منحرف می‌فرمود. عرض کردند: شیخنا باید رو به قبله باشید (یعنی حالت احتضار است)؛ فرموده بود: ملتفتم، ولی تکلیف شما آن است و تکلیفِ من برگشتن است به جهت اسهال». (سراج الشّیعة فی آداب الشّریعة، ص۳۹۷)

احتمال می‌رود که ناقل محترم، میان دو عالِم هم‌عصر: شیخ انصاری و فاضل اردکانی، سهوی کرده و مطلب منقول از اردکانی را به شیخ نسبت داده باشند. توضیح آنکه شیخ حسین شب زنده‌دار از شیخ مرتضی حائری یزدی نقل کرده است:

«فاضل اردکانی، روزهای پایانی عمر شریفش به مرض استسقاء مبتلا شده بود و باید آب کم بخورد. امّا در ساعات آخر فرموده بود: یک مقدار آب به من بدهید. آب می‌خورد و می‌گوید: سلام الل‍ه علی الحسین، آب خوبی خوردیم و مردن خوبی هم بکنیم! آب را می‌نوشد و راحت جان می‌سپارد». (روزنه‌هایی از عالم غیب، ص۲۵۷)

همچنین سیّد محمّدحسین تهرانی نیز از شیخ مرتضی حائری نقل کرده است:

«مرحوم اردکانى مردى شوخ و مزّاح بود و در قهوه‏‌خانه مى‏‌رفت؛ و یک شاهى سهم امام قبول نکرد، و فتوا نداد و با آنکه میرزاى بزرگ پیشنهاد نمود که تمام خِطّهٔ کربلا را بدو واگذار کند ابداً قبول نکرد.

به مرض استسقاء دچار شد و با آن مرض رحلت کرد؛ باد استسقاء و ورم آن، بیضتین او را گرفته و متورّم نموده بود، سؤال مى‏‌کردند: این چیست که بر بیضتین عارض شده است؟ در جواب مى‏‌گفت: این باد کلّهٔ آقایان است که بر بیضتین من ریخته است!

براى فتوا و مرجعیّت و تعیین این موضوعات به او مراجعه مى‏نمودند، مى‏فرمود: شُستن اسافل اعضاء (و اسم آن را مى‏‌برد) آن‏‌قدر مهمّ نیست که این دقّت‏‌ها و إعلَم‏‌ها را لازم داشته باشد، ولى چون میرزا محمّدحسن شیرازى مردى است که در دین استوار و محتاط است به او مراجعه کنید». (مطلع انوار، ج۱، ص۱۹۴)