✍🏻 علی قنبری بیدگلی
عالِم محقّق، مرحوم حاج میرزا عبّاسقلی واعظ چرندابی تبریزی (۱۳۱۵ – ۱۳۸۶ ق) یکی از عشّاق کتاب در زمان خود بوده است. از جمله أسناد ارزشمند در این رابطه، نامههای خواندنی و زیبای آنمرحوم است که به حاج میرزا جعفر اشراقی تبریزی نوشته است.
مرحوم آیةالله حاج آقا مرتضی حائری یزدی دربارهی آیةالله آقا سیّد محمّدحسن نجفی قوچانی (صاحب دو کتابِ ارزندهٔ سیاحت شرق و سیاحت غرب) مینویسد:
«مرحوم آقا نجفی قوچانی که من ایشان را شاید در حدود متجاوز از چهلسال قبل دیده بودم، از قیافه و رفتار و کردارشان آثار صلاح و درستی و راستگویی و وارستگی پیدا بود.
آنچه در پی میآید، سالشمار حیات بابرکت مرحوم آیةالله آقا نجفی قوچانی - قدّس سرّه - است که از: سالشمار زندگی آیةالله آقانجفی قوچانی (ره) به قلم استاد رمضانعلی شاکری (مندرج در: یادمان آقانجفی قوچانی، ص۹۹) اقتباس گردیده است.
فقیه وارسته، مرحوم آیةالله حاج سیّد احمد زنجانی (قدّس الله سرَّه) وصیّتنامهای جالب و خواندنی دارند که بخشهایی از آن در مجلّهٔ نور علم، شمارهٔ مسلسلِ ۲۶، از ص۱۲۹ به بعد، درج شده است.
ذیلاً صفحات مربوط به وصیّتنامه از نشریّهی مزبور تقدیم میشود:
✍🏻 علی قنبری بیدگلی
کتابِ گرانسنگِ الکلام یجرّ الکلام توسّط فقیه وارسته، مرحوم آیةالله حاج سیّد احمد زنجانی به رشتهٔ تحریر درآمده است. این کتاب در اواخرِ حکومت رضاخان (سنهٔ ۱۳۵۶ ه ق) و در حالی که مؤلّف گرانقدرِ آن بیش از پنجاه سال سن داشته و حدود سه دهه در حوزههای علمیّهٔ زنجان و قم، سطوح مختلف حوزوی را تدریس کرده، نوشته شده است.
✍🏻 بهتصحیحِ: علی قنبری بیدگلی
حکیم هیدجی وصیّتنامهٔ جالبی دارد که مورد توجّه بسیاری از اهل فضل واقع شده و مکرّراً در ضمن دیوان وی انتشار یافته است.[1] ذیلاً متن کامل وصیّتنامه به نقل از کلّیات دیوان حکیم هیدجی به تصحیح علی هشترودی تقدیم میگردد:
✍🏻 بهتصحیحِ: علی قنبری بیدگلی
حکیم هیدجی به قلم خود، شرحی از حالات خویش را تحریر نموده که مکرّراً به همراه تعلیقهٔ او بر شرح منظومه به طبع رسیده است. ذیلاً متن کامل این شرح حال خودنوشت ثبت میافتد:
در یادداشت سابق، مطالبی از کتاب مقالات راشد تقدیم شد. اینک بخشهای خواندنیِ دیگری از سیرهٔ نورانی آنمرحوم از یادنامهٔ پربار ایشان - : با راستقامتان پهنهٔ اندرز - تقدیم میگردد.
🔹 مرحوم راشد در شرح حال خودنوشت خود مینویسد:
«از خاطرههای دورهٔ جوانیم، یکی این است که سالی بر سر موضوعی کوچک از پدرم قهر کردم و بیخداحافظی به مشهد رفتم.
خطیب مصلح و دانشمند آگاه و بیدار، مرحوم استاد حاج شیخ حسینعلی راشد، از مفاخر و بزرگان این مرز و بوم و مردی مجهولالقدر و مغمورالذّکر است. به منظور تجلیلی کوچک از مقام علمی و معنوی آنمرحوم، مطالب درازدامنی در کانال چراغ مطالعه در اطراف شخصیّت ایشان کار شده است. اکنون در این وبلاگ، قطعاتی از سیره و افکار روشن آن بزرگمرد تقدیم نگاه مبارک عزیزان میشود.