آنچه پیشرو دارید، گزیدههایی است از کتاب آموزگار علم و ادب، خاطرات یکی از شاگردان ادیب نیشابوری دوم، که نسخهی دستنویسِ آن توسّط حقیر تصحیح و منتشر شده است.
آنچه پیشرو دارید، گزیدههایی است از کتاب آموزگار علم و ادب، خاطرات یکی از شاگردان ادیب نیشابوری دوم، که نسخهی دستنویسِ آن توسّط حقیر تصحیح و منتشر شده است.
گاهی که دلم از دنیا و آدمهایش میگیرد، به کتابچههای معطّری پناه میبرم که حسّ حضور خدا را برایم بیشتر تداعی میکند. درّة التّاجِ این کتابچهها، مناجاتنامهٔ خواجه عبدالله انصاری است که سطر به سطرش، نور و روشنایی به روان آدمی میتاباند.
✍🏻 ابوالحسن احتشامی
«این مرد پیوسته عبوس است، و مثل آنکه از بدرقهٔ نعش برگشته، و یا کشتی مال التّجارهاش در دریا گرفتار حملهٔ زیردریایی شده است. نه میخندد و نه میخنداند، و فقط گاهگاهی در کلاس درس در دنبال بعضی مطالب بیمزه که خود بیان میکند، قهقهه سر میدهد، که دانشجویان از خندهٔ پرصدای او به خنده میافتند.
✍🏻 ابوالحسن احتشامی
«پدرش شجرهنامهٔ خود را که سرتاسر از مجتهدین میباشند به زمان نادرشاه افشار میرساند. جدّ بزرگ او حاج محمّدباقر نائینی نام داشت که از مجتهدین معروف زمان ناصرالدّین شاه به شمار میرفت.
✍🏻 ابوالحسن احتشامی
«نوزده سال است که به جوانان این مملکت تاریخ یاد میدهد. ترجمهٔ ورتر او، مونس دلدادگان و عشّاق است. نوشتههای تاریخی او، سبک جدیدی در تاریخنویسی پدید آورده است.
او گرچه خود استاد دانشگاه است، ولی میتواند به خویشتن ببالد که جدّ مادریاش مرحوم آقا على حکمی، و همچنین جدّ بزرگش مرحوم ملّا عبدالله زنوزی نیز، از حکماء و فلاسفه و مدرّسین مشهور و بسیار بزرگ زمان قاجاریّه بودهاند.