گاهی که دلم از دنیا و آدمهایش میگیرد، به کتابچههای معطّری پناه میبرم که حسّ حضور خدا را برایم بیشتر تداعی میکند. درّة التّاجِ این کتابچهها، مناجاتنامهٔ خواجه عبدالله انصاری است که سطر به سطرش، نور و روشنایی به روان آدمی میتاباند.
گاهی که دلم از دنیا و آدمهایش میگیرد، به کتابچههای معطّری پناه میبرم که حسّ حضور خدا را برایم بیشتر تداعی میکند. درّة التّاجِ این کتابچهها، مناجاتنامهٔ خواجه عبدالله انصاری است که سطر به سطرش، نور و روشنایی به روان آدمی میتاباند.
✍🏻 علی قنبری بیدگلی
در این نوشتار، سه حکایت جالب در مورد سه مواجهه با مدّعیان قدرتهای باطنی و معنوی خواهید خواند. حکایت اوّل برای حجّةالإسلام فاطمینیا اتّفاق افتاده است؛ حکایت دوم از آیةاللهالعظمی شبیری زنجانی است؛ و حکایت سوم را نیز نگارنده گزارش میکنم.
✍🏻 علی قنبری بیدگلی
🎵▫️ تأثیر صدای خوش و لحن زیبا را - حتّی اگر هیچ موزیکی هم همراهِ آن نباشد، و حتّی اگر آوازی هم خوانده نشود - نمیتوان منکر شد. عبارات و حکایات نسبتاً زیادی هم از اندیشمندان مختلف - با سلایق گوناگون فکری - نقل میشود که کاری با آن ندارم؛ تنها به دو مواجههٔ مستقیم خودم با این مقوله اشاره میکنم. دو برخورد متفاوتی که در یک لمحه، کَندهشدنِ خودم را از عالم طبیعت و محیط اطرافم حس کردم. و جالب اینکه هردو ماجرا هم به نوعی با سفر به خوزستان مربوط میشود.