چراغ مطالعه

گزیده‌هایی از متون، نکات مفید، و اشاراتی به بیانات و زندگیِ بزرگان

۸ مطلب در شهریور ۱۴۰۰ ثبت شده است

فرازهایی از احوالات احمد بهمنیار در کتاب شکوفه‌هایی از ذوق و ادب

✍🏻 ابوالحسن احتشامی

«این مرد پیوسته عبوس است، و مثل آن‌که از بدرقهٔ نعش برگشته، و یا کشتی مال التّجاره‌اش در دریا گرفتار حملهٔ زیردریایی شده است. نه می‌خندد و نه می‌خنداند، و فقط گاهگاهی در کلاس درس در دنبال بعضی مطالب بیمزه که خود بیان می‌کند، قهقهه سر می‌دهد، که دانشجویان از خندهٔ پرصدای او به خنده می‌افتند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی قنبری بیدگلی

فرازهایی از احوالات حیدرعلی کمالی در کتاب شکوفه‌هایی از ذوق و ادب

✍🏻 ابوالحسن احتشامی

«پدرش شجره‌نامهٔ خود را که سرتاسر از مجتهدین می‌باشند به زمان نادرشاه افشار می‌رساند. جدّ بزرگ او حاج محمّدباقر نائینی نام داشت که از مجتهدین معروف زمان ناصرالدّین شاه به شمار می‌رفت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی قنبری بیدگلی

فرازهایی از احوالات نصرالل‍ه فلسفی در کتاب شکوفه‌هایی از ذوق و ادب

✍🏻 ابوالحسن احتشامی

«نوزده سال است که به جوانان این مملکت تاریخ یاد می‌دهد. ترجمهٔ ورتر او، مونس دلدادگان و عشّاق است. نوشته‌های تاریخی او، سبک جدیدی در تاریخ‌نویسی پدید آورده است.

او گرچه خود استاد دانشگاه است، ولی می‌تواند به خویشتن ببالد که جدّ مادری‌اش مرحوم آقا على حکمی، و همچنین جدّ بزرگش مرحوم ملّا عبدالل‍ه زنوزی نیز، از حکماء و فلاسفه و مدرّسین مشهور و بسیار بزرگ زمان قاجاریّه بوده‌اند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی قنبری بیدگلی

فرازهایی از احوالات شیخ محمّدحسین فاضل تونی در کتاب شکوفه‌هایی از ذوق و ادب

✍🏻 ابوالحسن احتشامی

«با زحمت و مرارت فراوان، پرسان‌پرسان خود را به منزل جناب فاضل که در بیغوله‌های امامزاده یحیی و در آغوش باغ پسته‌بک قرار گرفته، رسانیدم. تازه اوّل مصیبت از اینجا شروع شد؛ باید از هفت خوان، هفت هشتی و هفت در گذشت تا به درِ خانهٔ جناب فاضل رسید. بالاتر از همه پس از گذشتن از این معابر و از این دالان‌ها، وارد شدن به خانهٔ آقا کار آسانی نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی قنبری بیدگلی

فرازهایی از احوالات سیّد محمّد مشکات در کتاب شکوفه‌هایی از ذوق و ادب

✍🏻 ابوالحسن احتشامی

«چون می‌دانستم او عاشق خربزه است، از کوچهٔ دردار خیابان ری تا کوچهٔ حمّام خرقانی‌ها، از هرچه خربزه‌فروش بود نشانی منزلش را گرفتم و بالأخره میوه‌فروش باغ آصف الدّوله پس از آن‌که علایم چهره‌اش را از ریش رنگ‌بستهٔ پرپشت گرفته تا ابروان کمانی شکسته و چشمان سیاه نافذ و عمامهٔ مشکی برایش شمردم، مرا از سرگردانی در کوچه‌های پرخاک باغ آصف الدّوله نجات داد و یکسر روانهٔ خانه‌اش ساخت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی قنبری بیدگلی

فرازهایی از احوالات سیّد محمّدکاظم عصّار در کتاب شکوفه‌هایی از ذوق و ادب

✍🏻 ابوالحسن احتشامی

«هم قدّش، هم محاسنش، و هم موی سرش کوتاه است. با آن‌که بیش از شصت و سه سال از عمر مبارکش می‌گذرد، هم چشم و هم دندان‌های خود را حفظ کرده است. هنوز هم هنگام مطالعه، عینک به چشم نمی‌گذارد و از هیچ‌یک از اندام خود احساس ناراحتی نمی‌کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی قنبری بیدگلی

پیشگفتار مهمّ کتاب بازیگران سیاست + نمونه‌هایی از نامه‌های محبّت‌آمیز برای ابوالحسن احتشامی

در یادداشت پیشین، گفتیم که دو کتابِ بازیگران سیاست و شکوفه‌های ذوق و ادب، بر اساس تجمیع سلسله مقالات و یادداشت‌های شیرینی که ابوالحسن احتشامی در نشریّات و جراید عصر (مانند اطّلاعات هفتگی)، به چاپ می‌رسانده است، پدید آمده‌اند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی قنبری بیدگلی

شکوفه‌های ذوق و ادب؛ طرحی نو و اسلوبی متفاوت در تراجم‌نویسی

✍🏻 علی قنبری بیدگلی

کتاب قیمتی و نفیسِ شکوفه‌های ذوق و ادب، از تألیفات ماندگار ابوالحسن احتشامی است. کتابی است خواندنی و در عین حال بسیار کمیاب، که شرح حال رجال برجسته و ستارگان علم و ادب ایران را به طرزی دلنشین در خود جای داده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی قنبری بیدگلی